چشم زخم و چاره ی آن
خداوند سبحان در آخر سوره مبارکه قلم به چشم زخم اشاره دارد.
امام علی علیه السلام در کلمات قصار شماره ۴۰۰ می فرمایند: العین حق ....
چشم زخم راست است....
******
برای رهایی از چشم زخم
١- خواندن آیه (وان یکادالذین...) سوره مبارکه قلم آیات ۵١ و ۵٢
٢- نوشتن سوره های مبارکه حمد ، توحید ،فلق ،ناس و آیه الکرسی بر کاغذی (امام رضا علیه السلام)
٣- گفتن ماشاءالله ولاحول ولا قوة الا بالله (امام صادق علیه السلام)
نام هر شخصى معرف اعتقادات ، فرهنگ و ملیت او و خانواده اش مى باشد، از این گذشته نام هر کس همیشه و تا آخر عمر به همراه اوست . صاحب نام زیبا و ستودنى در آینده به آن افتخار نموده و احساس شخصیت خواهد کرد و در مقابل، صاحب نام نامناسب، در آینده احساس حقارت کرده و رنج خواهد برد.
سیره عملى ائمه اطهار علیهم السلام ، گواه روشنى بر این نکته مهم تربیتى است.
به عنوان نمونه: مجتبی یعنی برگزیده، محسن یعنی نیکوکار، علی یعنی برتر و بلند مرتبه، حسین یعنی خوب و نیک ، حسن یعنی نیکی ، زهراء یعنی درخشنده ، فاطمه یعنی شکافنده حق و باطل ، محمد یعنی ستوده شده و بسیار تحسین شده ،ابالفضل به معنی خداوند هنر صاحب فضل، و سکینه به معنای دلارام و آرامش است.
نام زیبا موجب مى شود، دیگران صاحب نام را به خاطر نامش تحسین کرده و در مورد او، فال نیکو بزنند. به این وسیله شخصیت او تقویت مى شود و این نکته براى صاحب نام فرح انگیز و نشاط بخش است .
هنگامى که جنازه خونین حر را در آخرین لحظات زندگى، به محضر امام حسین علیه السلام آوردند، امام در حالى که با دستان مبارک صورت او را نوازش مى داد و خون هاى چهره اش را پاک مى نمود، فرمود:« به به ! احسنت اى حر! تو آزاد مردى، چنان که در دنیا و آخرت، آزاده خوانده مى شوى . سوگند به خدا ! مادرت اشتباه نکرده در این که تو را حر نامیده به خدا قسم تو در دنیا آزادمرد و در آخرت از سعادتمندان خواهى بود.»
نام انسان گاهى در تصمیم گیری هاى سرنوشت ساز مۆثر است .کسی که نامش زینب بود تعریف می کرد که در لحظات سخت زندگی از صاحب نامم کمک می خواهم و احساس می کنم که با تکرار این نام، احساس شجاعت می کنم.
امام باقر علیه السلام در مورد انتخاب نام زیبا براى فرزندان چنین رهنمود مى دهد:«دوست داشتنى ترین اسامی آن است که نشانگر بندگى خدا باشد و بهترین آن ها نام هاى پیامبران است.»
گاهى نام نیک، زمینه رستگارى و سعادت انسان مى شود. داستان زیر را مى توان به عنوان نمونه اى از این حقیقت ذکر نمود:بریدة بن خصیب از اهالى مدینه بود. وى که در میان قوم خود از موقعیت والایى برخودار بود و به شجاعت و شهامت شهرت داشت ، در اولین برخورد خود با رسول الله داستانى شنیدنى دارد و این حادثه یکى دیگر از روش هاى تبلیغى پیامبراکرم صلى الله علیه و آله و سلم را روشن مى سازد.
پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم فرمودند:اولین هدیه وعطای هریک از شما به فرزندتان , نام نیکو و اسم خوب و زبیایی است که به او اختصاص می دهید.پس اولین قدمتان را در تربیت فرزند بردارید ، در نامگذاری فرزندانتان، کمال دقت را به کار برید و نام هایی با معنای خوب و اسامی شخصیت های برجسته را به آنها هدیه دهید
بریده هنگامى که خبردار شد، مشرکان قریش جایزه مهمى (صد شتر) براى دستگیرى حضرت محمد صلى الله علیه و آله و سلم تعیین کرده اند، بعد از این که اطلاع یافت آن حضرت از مکه به مدینه در حال هجرت است ، به همراه هفتاد سوار از قبیله بنى سهم براى دستگیرى پیامبر خدا و تحویل وى به قریشیان ، به راه افتاد، و درنزدیکى هاى مدینه با آن حضرت روبرو گشت . آن بزرگوار عادت نداشت ، که فال بد بزند بلکه گاهى تفاءل مى کرد و فال خوب و امید دهنده مى زد. به همین جهت پرسید: کیستى و نامت چیست ؟ گفت : بریده .پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم به همراهانشان فرمودند: کار ما آسان گردیده و حال ما بهتر شد. دوباره حضرت با خوشرویی از او پرسیدند: از کدام قبیله اى ؟ او پاسخ داد: از قبیله اسلم . فرمودند: سالم ماندیم .
براى بار سوم پرسید: از کدام قبیله اسلم هستى ؟ بریده جواب داد: از بنى سهم . رسول اکرم صلى الله علیه و آله و سلم فرمودند: قرعه به نامت درآمد ، موفق و پیروز هستى .
وقتى بریده این سخنان زیبا و بیان جذاب رسول خدا را مشاهده نمود، از عمق دل و جان ، شیفته رفتار و گفتار آن حضرت گردید. آن گاه پرسید: توکیستى ؟ پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم فرمودند: من محمد بن عبدالله فرستاده خداوند هستم . بریده و همراهانش در همان لحظه شهادتین را گفته و مسلمان شدند.
بریدة بن خصیب اسلمى در اثر فداکارى و عشق و ایثار به مرتبه اى رسید که از خواص و یاران پیامبر و على علیه السلام گردید. او جزو دوازده نفرى بود که بر علیه خلیفه اول شوریده و از مقام ولایت در سخت ترین لحظات تاریخى دفاع نمود.
همانطور که می بینید انتخاب نام زیبا و با معنی ، جهت زندگی انسان را تعیین و گاهی عوض می کند.
خوشبختانه در سالهای اخیر قوانینی برای جلوگیری از گذاشتن نامهای مذموم ناپسند در کشور اجرا می شود، مثلا نام هایی که معرف صفات مذموم و مغایر با ارزشهای والای انسانی است همچون «گرگ، قوچی »، نامهایی که با عرف و فرهنگ غالب و مقدسات مذهبی مردم مغایر است، همچون «لات، خونریز ، چنگیز و ...» ، نامهایی که موجب تحقیر اشخاص بوده و یا معنای لغوی آن در جامعه قابل پذیرش نیست همچون «صد تومانی، گت آقا، کنیز، گدا، قیز بس یا دختر بس و ...»، اسامی نامتناسب با جنس همچون «ماشاالله برای دختران و یا انتخاب نام اشرف و یا اکرم برای پسران» نیز ازجمله نام های نامناسب هستند.
پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم فرمودند:اولین هدیه وعطای هریک از شما به فرزندتان , نام نیکو و اسم خوب و زبیایی است که به او اختصاص می دهید.پس اولین قدمتان را در تربیت فرزند بردارید ، در نامگذاری فرزندانتان، کمال دقت را به کار برید و نام هایی با معنای خوب و اسامی شخصیت های برجسته را به آنها هدیه دهید.
عَنْ أمیرِالمُؤْمِنینَ علیه السلام قالَ: إنَّ أعْظَمَ الحَسَراتِ یَوْمَ القِیامَةِ حَسْرَةُ رَجُلٍ کَسَبَ مالاً فى غَیرِ طاعَةِ اللّهِ فَوَرِثَهُ رَجُلاً فَأَنفَقَهُ فى طاعَةِ اللّهِ سُبْحانَهُ فَدَخَلَ بِهِ الجَنَّةَ وَ دَخَلَ بِهِ الأوَّلُ النّارَ
امیرمؤمنان علیه السلام فرمود: بزرگترین حسرت روز قیامت حسرت خوردن کسى است که مالى را از راه غیر حلال به دست آورد و براى فرد دیگر به ارث گذارد. و او آنرا در راه اطاعت و بندگى خدا صرف کرده و بواسطه آن وارد بهشت گردد و اولى بواسطه آن مال حرام (نخورده) وارد جهنّم گردد.
بحارالانوار ج 103 ص 12 ح
امام علی علیه السلام : مَنْ أَبْصـَرَ زَلَّتـَهُ صَغُرَتُ عِنْدَهُ زَلَّةُ غـَیْرِهِ؛
امام علی علیه السلام فرمود : هر کس لغزش خود را ببیند، لغزش دیگران در نظر او کوچک جلوه خواهد کرد.
غررالحکم: ج5، ص362
امام علی (ع) فرمودند:
١- هرکه با حق در آویزد و بستیزد حق او را به خاک می افکند.
٢- چه بسیار است عبرت ها و چه اندک است پذیرش آنها .
٣- دوتن به خاطر من تباه شدند: دوستی که اندازه نگاه نداشت و دشمنی که بغض – مرا- در دل کاشت.
۴- شگفت از رشک بران که غافلند از تندرستی مردمان.
۵- غیبت کردن آخرین تلاش افراد ناتوان است.
نهج البلاغه فیض و دکتر شهیدی
امام حسن (ع) فرمودند:
افراد پست وفرومایه در برابر نعمت ونیکی، تشکر و سپاسگزاری نمی کنند.
امام حسین (ع) فرمودند:
١- جز با پیروی از حق ، عقل انسان کامل نمی شود.( بلاغة الحسین)
٢- ای انسان سرمایه وهستی تو عمر توست، هر روز که از عمر تو می گذرد، قسمتی از هستی تو از بین رفته است(بنگر از هستی و سرمایه
استفاده کرده ای ؟و متوجه باش در آینده بیهوده آن را تلف نکنی ). (بلاغة الحسین)
امام صادق (ع) فرمودند:
داناترین مردم به خدا ، راضی ترین آنهاست به تقدیرات الهی .( تحف العقول)
امام رضا (ع) فرمودند:
مرد زیر زبانش پنهان است وچون سخن بگوید شناخته می شود.
محبت کردن با مردم نصف عقل است.
مسند الرضا
امام جواد علیه السلام فرمودند: کمال آدمی در خردمندی است. (الفصول المهمه)
امام هادی (ع) فرمودند:
١- ستمکار بردبار ممکن است به خاطر حلم و بردباریش مورد عفو قرار گیرد. کسی که حق با اوست ولی سفیهانه عمل می کند ممکن است
نور حقش را به جهت عمل سفیهانه اش خاموش سازد.( تحف العقول)
٢ – کسی که خود پسند باشد ناراضیان او بسیار خواهند بود.(انوار البهیة)
٣- شوخی وبیهودگی ، سرگرمی و تفریح بی خردان و کار نادانهاست.
۴- کسی که دوستی و خیرخواهی و نظرش را در اختیار تو بگذارد ، تو نیز اطاعت خود را در اختیار او بگذار و پذیرش داشته باش . ( تحف العقول)
۵- آن کس که شخصیت خویش را ناچیز انگاشته و برای خود ارزشی قائل نیست ، از شر او ایمن مباش. ( تحف العقول)
آدم عاقل و دانا
1- آدم عاقل، فرصت نیک را به بخت نیک مبدل می سازد.(ضرب المثل یونانی)
2- آدم عاقل، فقط یکبار فریب می خورد.( ضرب المثل فنلاندی)
3- آدم عاقل، کسی که حرف زیاد دارد بزند، ولی ساکت می ماند.( ضرب المثل کره ای)
4- آدم عاقل،فقط روزهای طلایی را می شمارد.( ضرب المثل اسلواکی)
5- آدم عاقل، دارای گوشهای تیز ، و زبان کوتاه است.( ضرب المثل آلمانی)
6- آدم عاقل، می داند در هر کاری کجا ترمز کند.( ضرب المثل فرانسوی)
7- دانا گوشت می خورد ، نادان چغندر.( ضرب المثل ایرانی)
8- دانا داند و پرسد، نادان نداند و نپرسد.( ضرب المثل ایرانی)
9- خاموشی، گل خردمندی است.( ضرب المثل ژاپنی)
10- درخت پربار سنگ می خورد.( ضرب المثل ایرانی)
آدم احمق و نادان
1- آدم نادان در کار همه دخالت می کند به جز در کار خود.( ضرب المثل آلمانی)
2- نادان را به از خاموشی نیست.( ضرب المثل ایرانی)
3- احمق هرگز اندوهگین و دانا همیشه خوشحال نیست.( ضرب المثل ارمنی)
4- احمق و پولش، زود از هم جدا می شوند.( ضرب المثل انگلیسی)
5- احمق را، بیشتر کار ساده خشنود می کند.( ضرب المثل فرانسوی)
6- احمق چون نمی تواند راه برود، داد می زند که راه ناهموار است.( ضرب المثل هندی)
7- احمق از روی تجربه اش درس عبرت نمی گیرد و دانا از روی تجربه ی احمق درس عبرت می گیرد.
8- ابله گفت و کاهل باور کرد.( ضرب المثل ایرانی)
9- ابری که رعد و برق زیاد دارد، کمتر می بارد.( ضرب المثل هندی)
10- ابر پر سر وصدا بی باران است.( ضرب المثل ایرانی)
11- تنبل مرو به سایه، سایه خودش می آید! ( ضرب المثل ایرانی)
12- پول غلام انسان عاقل و ارباب انسان احمق است.( ضرب المثل آلمانی)
13- پر حرف ترین فرد، بی عمل ترین کس است .( ضرب المثل انگلیسی)
14- تا ابله در جهانه، مفلس در نمی مانه.( ضرب المثل ایرانی)
15- ثنای خویش گفتن از میان تهی است.( ضرب المثل ایرانی)
16- ثروت، نوکر عقلا و ارباب احمقان است.( ضرب المثل بوسنیایی)
17- جواب ابلهان خاموشی است.( ضرب المثل ایرانی)
18- حماقت و حسادت، هر دو هم درجه هستند.( ضرب المثل دانمارکی)
19- حسادت اوّلین درس شیطان به انسان احمق است.( ضرب المثل فرانسوی)
20- خردمند از نادانی خود با خبر است، نادان تصور می کند از همه چیز آگاهی دارد.( ضرب المثل اسپانیایی)
21- دست بی هنر، کفچه ی گدایی است.( ضرب المثل ایرانی)
هنگامى که وفات امام حسن علیه السلام فرا رسید، دیدند گریه مى کند. گفتند: یابن رسول الله ! گریه مى کنى ؟ با اینکه فرزند پیامبر خدا هستى و آن حضرت در شان مقام تو سخن بسیار فرموده است، و بیست و پنج بار پیاده از مدینه تا مکه به زیارت خانه خدا رفته اى و سه مرتبه مال خود را در راه خدا بین فقرا تقسیم نموده اى ، حتى کفش هاى خود را به مستمندان داده اى در عین حال گریه مى کنى . (تو باید خوشحال باشى که با آن همه مقام از دنیا مى روى)
فرمود: من براى دو موضوع ؛ از ترس مطلع و جدایى از دوستان ، گریه مى کنم.
کافی، باب مولد الحسن بن على (ع)، حدیث یک ، ص 360 - ج 1. بحارالانوار : ج 44، ص 160.
یکی از علل موفقیت انسان های موفق و هدایت یافته، دوستان خوب و مناسب بوده است؛ همان طور که انحرافات، اعتیادها، و ناهنجاری های اجتماعی، غالباً در اثر رفاقت های ناباب و دوستان منحرف تحقق یافته است.
تأثیر رفیق، چون با انتخاب و علاقه خود انسان صورت می پذیرد، در ساختار وجودی انسان و در روش و منش او از پدر و مادر و معلم و...بیشتر است.
از سوی دیگر یکی از بهترین معیارهای واقعی شناخت افراد، دوستان و رفقای اویند، چون انسان به کسانی روی می آورد که از نظر باطنی با آنان همسان باشد.
به فرموده امیر مۆمنان علی (علیه السلام): «کلّ امرء یمیل الی مثله(غررالحکم، ج4، ص532.) ؛ هر شخصی به سوی همانند خود تمایل پیدا می کند.»
تو اول بگو با کیان زیستی پس آنگه بگویم که تو کیستی
کسانی که شما را به یاد خدا بیندازند:
خداوند متعال در آیه 69 و 70 سوره مبارکه نساء برترین همنشینان را به خوبی معرفی کرده است:
و کسی که خدا و رسول خدا (صلی الله و علیه و آله) را پیروی کند، در قیامت همنشین کسانی خواهد بود که خداوند نعمتش را برآنها کامل کرده است. (یعنی) از پیامبران و صدیقان و شهیدان و صالحان، و آنها رفیق های خوبی هستند. این موهبتی است از طرف خدا و کافی است که خدا به (حال و اعمال بندگان) آگاه است.
در این آیه شریفه رفیقان خوب به چهار دسته زیر تقسیم شده اند:
1- انبیاء (که وظیفه دریافت و ابلاغ پیام های الهی را دارند و فرستادگان مخصوص پروردگار که نخستین گام را براى هدایت و رهبرى مردم و دعوت به صراط مستقیم برمى دارند)
2- صدیقین (مبلغان, کسانی که قول و عملشان یکی است. آنان مدعى ایمان نیستند، بلکه به راستى به فرمان هاى الهى ایمان دارند. در بعضى از روایات «صدّیق» به على (علیه السلام) و امامان اهل بیت (علیهم السلام) تفسیر شده است.
با توسل به این بزرگان و الگوی خود قرار دادن راه و هدفشان در زندگی می توانیم به یک انسان کامل نزدیک تر شویم. به امید آن که همنشینان اخروی ما گردند و لایق شفاعت آن ها شویم.
3- شهداء (کسانی که در راه دفاع از ارزش های اسلام جان می دهند و نیز افراد برجسته اى که روز قیامت شاهد و گواه اعمال انسان ها هستند)
4- صالحین (که دستورات الهی را پیاده می کنند. آن افراد شایسته و برجسته اى که با پیروى از اوامر انبیاء به مقامات برجسته اى نائل شده اند.)
خداوند در این آیه به رسول خدا (صلی الله و علیه و آله) می فرماید که از مردم بخواهد که چنین هم نشینانی برای خویش بر گزینند و با آنان همراه شوند.
انرژی و نیروهای معنوی اینگونه شخصیت ها، در همنشینانشان نفوذ می کند. گاهی این نفوذ در برخی افراد سریع تر می باشد و احتیاج به زمان طولانی ندارد. بلکه یک نشست، نگاه و یک گفتار، وضعیت فکری و اعتقادی دیگران را شکوفا می سازد. هر اندازه صفای دلت بیشتر باشد تأثیر گفتار و کردار آنان بر دل بیشتر است.
1- خودی هایی که کفر را بر ایمان ترجیح می دهند
خداوند در قرآن کریم (سوره توبه، آیه 23) می فرماید: ای کسانی که ایمان آورده اید! پدران و برادران خود را در صورتی که کفر را بر ایمان مقدم دارند یار و یاور و متحد و ولی خود قرار ندهید. سپس به عنوان تأکید اضافه می کند، کسانی که از شما آنها را به یاری، دوستی و ولایت برگزینند، ستمگرند.
2- کسانی که آیات خدا را استهزاء می کنند
خداوند در قرآن کریم (سوره مائده، آیه 57) می فرماید: ای کسانی که ایمان آورده اید! آنهایی را که آیین شما را به باد استهزاء و یا به بازی می گیرند، چه آن ها که از اهل کتابند و چه آنها که از مشرکان و منافقانند، هیچ یک از آنان را به عنوان دوست انتخاب نکنید. و در پایان آیه این موضوع را تاکید می کند که طرح دوستی با آنان، با تقوا و ایمان سازگار نیست.
3- دشمن خداوند و دشمن خودتان
خداوند در سوره ممتحنه آیه اول آن می فرماید: ای کسانی که ایمان آورده اید دشمن من و دشمن خودتان را به عنوان دوست نگیرید. زیرا آنها هم در عقیده با شما مخالفند، و هم عملاً به مبارزه برخاسته اند، و کاری را که بزرگ ترین افتخار شما است، یعنی ایمان به پروردگار، برای شما بزرگ ترین جرم و گناه شمرده اند، با این حال آیا جای این است که شما نسبت به آنها اظهار محبت کنید و پیوند دوستی برقرار سازید. در آیه دیگر خداوند برای تأکید و توضیح بیشتر می فرماید: اگر آنها بر شما مسلط شوند، دشمنانتان خواهند بود، و دست و زبان خود را به بدی کردن شما می گشایند.
4- یهود و نصاری
قرآن کریم، مسلمانان را از دوستی با یهود و نصاری به شدت بر حذر می دارد. نخست می گوید: ای کسانی که ایمان آورده اید، یهود و نصاری را تکیه گاه و هم پیمان خود قرار ندهید.(سوره مائده، آیه 51)
یعنی ایمان به خدا ایجاب می کند که به خاطر جلب منافع مادی با آنها همکاری نکنید. سپس با یک جمله کوتاه، دلیل این نهی را بیان کرده و می گوید: «هر یک از آن دو طایفه، دوست و هم پیمان هم مسلکان خود هستند. (بَعْضُهُمْ أَوْلِیَاء بَعْضٍ) یعنی تا زمانی که منافع خود و دوستانشان مطرح است هرگز به شما نمی پردازند.
روی این جهت هر کس از شما طرح دوستی و پیمان با آنها بریزد، از نظر تقسیم بندی اجتماعی و مذهبی، جزء آنها محسوب خواهد شد. (وَمَن یَتَوَلَّهُم مِّنکُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ ) و شک نیست که خداوند چنین افراد ستمگری را که به خود و برادران و خواهران مسلمان خود خیانت کرده و بر دشمنان آنان تکیه می کنند، هدایت نخواهد کرد. (إِنَّ اللّهَ لاَ یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ)
5- منافقان
خداوند صریحاً در قرآن کریم (سوره نساء، آیه 144) می فرماید: ای کسانی که ایمان آورده اید! کافران و (منافقان) را به جای مومنان تکیه گاه و ولی خود انتخاب نکنید. چرا که این عمل یک جرم و قانون شکی آشکار و شرک به خداوند است و با توجه به قانون عدالت پروردگار موجب استحقاق مجازات شدیدی است.
ناهماهنگی و فقدان محبت و عاطفه در کانون خانواده باعث کشانده شدن فرزندان به سوی دوستان ناباب می شود.
حال خطرات و زیان های دوستی، با رفیقان نامناسب را از دیدگاه قرآن مورد بررسی قرار می دهیم.
1. حسرت ابدی
«عقبه» و «ابی» با هم رفیق بودند. عقبه به حج مشرف شد و پس از بازگشت با دعوت پیامبر (صلی الله و علیه و آله) برای ولیمه حج خویش، اسلام اختیار کرد، ولی رفیقش ابی او را ملامت و تحریک نمود تا از اسلام برگردد. او نیز سخن رفیقش را پذیرفت و با اهانت به پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) از دین اسلام برگشت و «مرتد شد» و سرانجام در جنگ بدر کشته شد. (تفسیر نمونه، ج 15، ص 69.)
قرآن از زبان «عقبه» در روز قیامت چنین می گوید:
«وَیَوْمَ یَعَضُّ الظَّالِمُ عَلَى یَدَیْهِ یَقُولُ یَا لَیْتَنِی اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِیلًا
یَا وَیْلَتَى لَیْتَنِی لَمْ أَتَّخِذْ فُلَانًا خَلِیلًا
لَقَدْ أَضَلَّنِی عَنِ الذِّکْرِ بَعْدَ إِذْ جَاءنِی وَکَانَ الشَّیْطَانُ لِلْإِنسَانِ خَذُولًا ؛ (سوره فرقان، آیه 27 ـ 29.) و (به خاطر آور) روزی را که ستمکار دست خویش را به دندان می گزد و می گوید: «ای کاش با رسول خدا راهی برگزیده بودم. وای بر من!کاش فلانی را دوست انتخاب نکرده بودم! او مرا از یاد حق گمراه ساخت، پس از آنکه بسویم آمد.»
2. زیبا دیدن زشتی ها
«وَقَیَّضْنَا لَهُمْ قُرَنَاء فَزَیَّنُوا لَهُم مَّا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ ...؛( سوره فصلت، آیه 25.) ما برای آنها (گمراهان) همنشینانی قرار دادیم که (زشتی ها را) از پیش رو و پشت سر آنها در نظرشان زیبا جلوه دادند.»
3. دخول در آتش جهنم
از اهل جهنم پرسیده می شود: چرا وارد دوزخ شدید؟ آنان می گویند: یکی از علتها این بود که: «...وَکُنَّا نَخُوضُ مَعَ الْخَائِضِینَ (سوره مدثر، آیه 42 ـ 45.) و پیوسته با اهل باطل همنشین بودیم.»
تا توانی می گریز از یار بد یار بد، بدتر بود از مار بد
مار بد تنها تو را بر جان زند یار بد بر جان و هم ایمان زند